بیو گرافی باران کوثری
نام اصلي: باران
نام خانوادگي اصلي: کوثری
سمت: بازیگران،
تاريخ تولد: 1364
محل تولد: تهران
مليت: ایران
مدرك تحصيلي: دیپلم
باران کوثري بازيگري است توانا و هنرمند که در عين جواني، سالها تجربه دارد، تجارب گرانبهايي که از مادرش رخشان بنياعتماد و کارگردان نامي زن سينماي ايران کسب کرده است، او فرزند دوم بنياعتماد و جهانگير کوثري تهيهکننده سينماست، آخرين گفتههاي باران کوثري را بخوانيد، او از مادر، پدرش و زندگي شخصياش براي ما گفت.
• در 25 مهرماه سال 64 در تهران به دنيا آمدم، ديپلمام رو در رشته هنر گرفتم و فعلا کنکور هم ندادم؛ پدرم تهيهکننده سينماست و مادرم رخشان بنياعتماد کارگردان سينما…
• اولين فيلمي که بازي کردم پنج سالم بود.
• من بيشتر از هر مخاطبي نسبت به نقشم مسئولم شهرتي که از طريق بازي به دست ميياري موقعيت سينما به دست ميياري و اثري که با بازي و ساختن يک فيلم ميتوني رو مخاطب تاثير بذاري پس بايد از اين شرايط خوب استفاده کني.
• به نظرم بازيگر خوب بازيگري است که هر وقت ميره جلوي دوربين فکر کنه اولين سکانسشه و دست و پاش بلرزه، کساني که اعتماد به نفس بالايي در کار بازيگري دارند موفق نميشوند.
• من از اون دسته بازيگراني هستم که نقش روبهروم برام مهمه، بازيگران سخاوتمند زيادي داريم، مثل گلاب آدينه و آقاي محجوب که واقعا تجربههاشون رو در اختيار بيتجربههايي مثل من ميگذارند و خيلي حرف براي گفتن دارند.
• اگر بازيگر باشي، ميموني، خيليها با پارتي اومدند و رفتند ولي پرويز پرستويي ميمونه، نه تنها در سينماي ايران بلکه هاليوود و باليوود هم همينطور البته هستند کساني که به خاطر چهرهشون روي کار بيايند مثل بهرام رادان که واقعا بازيگر جدي و عالي شد. بايد واقعي بازي کني، مردم ازت بازي ميخواهند، حتي اگر چهره نباشي و پارتي نداشته باشي.
• به جرات ميگم دينا اولين زن چادري در تلويزيونه که براي بيننده قابل باور است، دينا مثل نسل خودش حرف ميزنه، دينا آدم تنهايي است و هيچکس رو به جز پدربزرگاش نداره، پس لوس کردنش، خنديدنش حاضر جواب بودنش و کل کل کردنش هم براي بابا بزرگشه، حتي وقتي جلوي عمو جليلش حاضر جوابي ميکنه به خاطر پدر بزرگشه، اما درست مثل نسل خودش برخورد ميکنه نه زياد مثبت و نه زياد منفي دينا، ديناست.
• يه شب که همه خيلي خسته بودند من و آقاي محجوب يک سکانس حسي داشتيم و اون سکانس رو هشت بار گرفتيم چون تا نگاهمون به هم ميافتاد ميخنديديم، آقاي محجوب هم ميگفت تقصير توست چون من تا حالا سر پلان خندهام نگرفته بود به هر حال آخرش اون سکانس رو فيلمبرداري کرديم ولي از صميمت آقاي محجوب در ذهن من فيلمبرداري شد که تا آخر عمر فيلمش رو مرور ميکنم.
• بدترين خصوصيت باران کوثري لجبازي است.
• پدر، مادرم، دوستهايي هستند که ميشد روشون حساب کرد.
• خصوصيت يک دوست خوب از نظر باران کوثري معرفت است.
• تنيس کار ميکردم اما حدودا دو ساله ورزش نميکنم.
• همه آدمها رو بايد خوب بدوني، مگه اينکه خلافش ثابت شه و اگر ثابت شد هم جرات گذشت رو به خودت بدي.
• بدون سانسور و بدون رو دربايستي ميگم، مامان و بابا پارتي من بودند اما باران کوثري اگه لياقت داشته باشه ميمونه اگه پتانسيل داشته باشه بيننده رو جذب ميکنه.
• تو هنرستان ما يک کتابي داشتيم به نام مباني هنرهاي تجسمي که من عاشق اون کلاس بودم.
• وقتي غمگين هستم گريه ميکنم، از گريه نميترسم اما جلوي هر کسي گريه نميکنم.
• يک کاري دارم به نام «روز سوم» با خود آقاي حسين لطيفي کار ميکنم که اوايل آبان در آبادان کليد ميخورد و من نقش يک دختر آباداني رو دارم.
• حسين لطيفي آدم خيلي عجيبيه و ديگر اينکه کار صاحبدلان خيلي برام ارزشمند است، جا دارد از همه عوامل تشکر کنم، از گريم و لباس گرفته تا صدابردار و فيلمبردار و در نهايت آقاي محجوب که کلي بهم انرژي دادند.
مجموعه آثار:
- بهترین بابای دنیا (داریوش فرهنگ، 1370)
- نرگس (رخشان بنی اعتماد، 1370)
- روسری آبی (رخشان بنی اعتماد، 1373)
- بانوی اردیبهشت (رخشان بنی اعتماد، 1376)
- باران و بومی (فیلم کوتاه، رخشان بنی اعتماد، 1377)
- زیر پوست شهر (رخشان بنی اعتماد، 1378)
- روزگار ما (مستند، رخشان بنی اعتماد، 1380)
- رقص در غبار (اصغر فرهادی، 1381)
- برگ برنده (سیروس الوند، 1381)
- خوابگاه دختران (محمدحسین لطیفی، 1383)
- گیلانه (رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1383)
- تقاطع (ابوالحسن داودی، 1384)
- خون بازی (رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1385)
- روز سوم (محمدحسین لطیفی، 1385)
- توفیق اجباری (محمدحسین لطیفی، 1386)
- دايره زنگي (پريسا بخت آور، 1386)
- کتونی سفید (محمدابراهیم معیری، 1386)
- حیران (شالیزه عارف پور، 1386)
- میزاک (حسینعلی لیالستانی، 1387)
مجموعه های تلویزیونی:
- بگذار آفتاب برآید (مجموعه، یک قسمت، قاسم جعفری، 1377)
- صاحبدلان (مجموعه، محمدحسین لطیفی، 1385)
جشنواره ها و جوایز:
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم های « خون بازی » و « روز سوم » - 1385
- دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن از بخش مسابقه بین الملل بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « خون بازی » - 1385
- دومین بازیگر کودک و نوجوان سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « زیر پوست شهر » - 1379
- دومین بازیگر کودک و نوجوان سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « باران و بومی » - 1
نظرات شما عزیزان: